آخرين سونو گرافي
امروز (24 اسفند) براي آخرين بار رفتيم سونو
البته اصلا مثل سونو هاي قبلي نبود
دكترش يه آقاي خيلي بد اخلاق بود
خيلي هم ما رو اذيت كرد و حسابي هم نگرانمون كرد.
بعد از اونجا مجبور شديم با ماماني و عمو بابك بريم بيمارستان
تا يه سري سونو و آزمايش ديگه انجام بدن.
خيلي نگران حالت بود دخملم
حسابي نگرانمون كردن
بابايي هم تو اصفهان حسابي نگرانت بود
طفلي چون راهشم دور بود و كاري نميتونست بكنه بيشتر اذيت ميشد
فكر كنم بابايي امشب راه بيفته و بياد پيشمون
خلاصه روز سختي بود و خيلي اذيت شديم.
وقتي هم كارمون تموم شد
رفتيم بيمارستاني كه آرسام بستري بود و به خاله سر زديم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی